حسین یکتا

لطفا منتظر باشید ...
پنهان کردن پلیر
صوت تبیان بارگذاری صوت

جدیدترین ها

«سوگنامه چوبی»
92965 36':58'' 25.39 MB
عزیزخانوم!
229327 12':07'' 11.1 MB
تنها میان روضه‌ها…
251166 14':37'' 13.38 MB
عصر روز نهم …
36944 13':44'' 18.87 MB
صدای ضربه دوازدهم!
157255 32':19'' 29.59 MB
حسین یکتا
حسین یکتا

بیوگرافی

آلبــــوم
تک فایــــل
مجمــــوعه ها
ویدئوهــــا
حاج حسین یکتا راوی خوش بیان دفاع مقدس، قصه ی خوش تیپ از جبهه و دانشگاه تا پیاده روی اربعین را روایت می کند...
14':52''
10563
0
روایت دوران دفاع مقدس توسط «حاج حسین یکتا» شب ششم محرم 97 «هیات ثارالله زنجان»
18':54''
4093
0
روایت دوران دفاع مقدس توسط «حاج حسین یکتا» شب ششم محرم 97 «هیات ثارالله»
16':26''
4368
0
روایتگری متفاوت از شهدا با صدای «حاج حسین یکتا» برای کاروان راهیان نور؛ «داریم میریم شلمچه. کارت دعوت داشتی اومدی؟ می دونید ادبیات اینجا چیه؟ ادبیاتش اینه که پشت لباسش نوشته بود می روم تا انتقام سیلی زهرا را بگیرم»
42':02''
12555
4
0
کلیپ صوتی "خوشتیپ"؛ نگاهی متفاوت و جذاب به دانشگاه(و بازگشایی دانشگاه) با روایت «حاج حسین یکتا» در استانه بازگشایی دانشگاهها و هفته دفاع مقدس
15':28''
4538
2
0
روایت زیبا و متفاوت حاج «حسین یکتا» در منطقه شلمچه درباره شهدا و نسل جوان فعلی و ارتباطشان با امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و شهدا و اشاره به نقش کاروان های راهیان نور در انتقال فرهنگ شهادت و ایثار به نسل جدید. (پادکست)
30':55''
12622
-1
0
خاطراتی از دوران دفاع مقدس برگرفته از کتاب «فانوس کمین» با روایتگری «حاج حسین یکتا»؛ «نقطه کمین در بین درگیری دو طرف قرار می گرفت. برای همین یک فانوس تو سنگر کمین داشتم تا بچه های ما بفهمند یک سنگر کمین جلوی روی شان هست. همین که خاموش می شد، یک مرتبه گلوله بود که از کنار گوش ات رد میشد. بچه ها با دیدن هر شبحی، شلیک می کردند. فانوس کمین که خاموش می شد، ترس برم می داشت و دلشوره می گرفتم. از مرگ هراسی نداشتم؛ از بی خودی کشته شدن متنفر بودم. آدم خط اول جنگ باشد، بعد یک تیر خودی از پشت سر آدم را بکشد!»(21:40)
21':40''
6328
4
0
روایتی از حاج حسین یکتا در مورد مسلمان شدن دختر مسیحی لهستانی در اردوی راهیان نور«سال 1389» (2:33)
00':00''
5649
8
0